نفس در نفس
پسرکم عزیزمادر،شیرینی زندگیم باتو چه زیبا میبینم جهان را.با توچقدر قشنگ است دیدن آسمان ابری وبارانی.دیدگانم خیس میشوند اما نه با باران بلکه از شوق وشعف بزرگ شدنت،بالندگیت،جان گرفتن ودل دادنت مادری شبها با نگاه به صورت معصومت خواب از من فراری میشود میدانی چرا؟چون میداند که یارای مقابله با پلکهایم ندارد که از شوق روی تو باز باز است شیطنتهایت شیرین است ومن با دیدن بازیهایت غرق لذت میشوم ودر دل آرزو میکنم که مانند شیطنتهایت همیشه شاد وسر زنده باشی معصومم چه شیرین است نوازش جسم خسته ام با دستان گرم وکوچکت وقتی که نیمه های شب از وجودمیمکی وبا آن انگشتان کوچکت جانم را مینوازی،آرام ونرم.این حس را فقط مادرانیکه از شیره جان خود به کو...
نویسنده :
مامان نیکان
1:57